کد مطلب:212719 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:39

سلیمان بن خالد ابوربیع هلالی کوفی
از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق علیهماالسلام بوده، و در آغاز زندگانی اش در ردیف یاوران زید بود و با او خروج كرد و انگشتانش در همان واقعه قطع شد [1] ، لیكن پس از آن به مذهب حق بازگشت. و چون از دنیا رفت امام صادق (ع) بر مرگ او متأثر گردید. [2] .

روزی حضرت باقر (ع) سواره به یكی از باغات مدینه می رفت، و سلیمان در ملازمت آن جناب بود، در راه، از حضرت سؤال كرد كه آیا امام می داند آن چه در روز واقع می گردد؟ حضرت فرمود: ای سلیمان! سوگند به آن كه محمد صلی الله علیه و آله را به نبوت مبعوث فرمود و او را به رسالت برگزید، امام می داند آن چه را كه در روز و در ماه و در سال اتفاق می افتد. مگر نمی دانی كه روح بر امام نازل می شود در شب قدر؛ و می داند آن چه در سال واقع می گردد، تا سال بعد، و آن چه در شب و روز رخ می دهد؛ و الان می بینی چیزی را كه قلب تو به آن مطمئن شود. پس آن حضرت خبر داد از واقعه دو نفر دزد و فرمود كه الساعه با آنان برخورد خواهیم كرد... [3] .

در كافی، نقل شده كه سلیمان بن امام صادق (ع) عرض كرد، من خانواده ای دارم كه از من شنوایی دارند، آیا آنان را به امر امامت دعوت كنم؟ فرمود: آری، خدای عزوجل در كتابش می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسكم و اهلیكم نارا وقودها الناس و الحجارة» [4] - ای كسانی كه ایمان آورده اید، خود و خاندان خود را از آتشی كه آتش گیره آن مردم و سنگ است بر كنار دارید - [5] .

روزی سلیمان بن امام صادق (ع) عرض كرد: گروه زیدیه مردمی معروف و با تجربه هستند، و در نزد آنان هیچ كس از خاندان پیامبر (ص) محبوب تر از شما نیست، اگر صلاح بدانید آنان را به خود نزدیك كنید. حضرت فرمود: ای سلیمان! اگر این كم خردان بخواهند ما را از علم خود باز داشته (انكار علم ما كرده) و ما را به سوی نادانی خود كشند، هیچ خوشامدی بر آنان مباد، ولی اگر بخواهند گفتار ما را گوش كنند و چشم به راه فرج ما



[ صفحه 230]



باشند، بفرمایند. [6] .

شیخ مفید، سلیمان را از بزرگان اصحاب حضرت صادق (ع) شمرده و او را از ثقات و فقهای صالحین می داند. [7] .

نجاشی گوید: سلیمان مردی فقیه و وجیه بوده، و از حضرت باقر و حضرت صادق علیهماالسلام روایت كرده، و در زمان حیات امام صادق (ع) از دنیا رفت؛ حضرت بر مرگ او اندوهناك شد، و برای فرزندانش دعای خیر فرمود، و درباره آنان به اصحابش سفارش كرد. [8] .

و از بعضی روایات ظاهر می شود كه این سلیمان صاحب سر بوده؛ چنانچه در كافی از عمار روایت شده كه گفت: امام صادق (ع) به من فرمود: آیا به كسی خبر داده ای آن چه را كه به تو خبر داده ام؟ عرض كردم: نه، فقط به سلیمان بن خالد گفته ام. فرمود: احسنت! [9] ، آیا نشنیده ای گفته شاعر را



فلا یعدون سری و سرك ثالثا

الا كل سر جاوز الاثنین شاع



راز من و تو به سومین كس نرسد

هر راز كه از دو بگذرد فاش شود [10] .



سلیمان كتابی دارد كه عبدالله مسكان [11] ، كه یك تن از اصحاب اجماع است [12] ، از او روایت می كند. [13] .


[1] رجال الطوسي، ص 207.

[2] رجال نجاشي، ص 130.

[3] رجال كشي، ص 304 - بحارالانوار، ج 46، ص 272.

[4] سوره تحريم، آيه 6.

[5] اصول كافي، ج 2، باب دعوت خانواده به ايمان، ص 168.

[6] روضه كافي، ج 158، ص 141.

[7] ارشاد، مفيد، نص بر امامت موسي بن جعفر (ع)، ص 264.

[8] رجال نجاشي، ص 130.

[9] علامه مامقاني گويد: ظاهرا كلمه «احسنت» به قرينه استشهاد به شعر، توبيخي است. تنقيح المقال، ج 2، ص 57.

[10] اصول كافي، ج 2، باب كتمان، ص 177.

[11] مسكان بر وزن سبحان.

[12] مرحوم ميرداماد، عبدالله بن مسكان را در طبقه بندي اصحاب اجماع در دومين دسته فقهاي اصحاب قرار مي دهد (رواشح السماويه، راشحه سوم، ص 45).

[13] رجال نجاشي، ص 130.